استاد آیتا... معرفت، دیناندیشی نوگرا بود که از ژرفای سنت علمی شیعه برخاست و در عرصة قرآنپژوهی، چهرهای یگانه یافت.
او که دانشآموخته حوزة کهن نجف بود، دانش دین را به سبک سنت دپرپای حوزه علمیه نجف تا دستیابی به مرتبت اجتهاد، پیش برد.
چنانکه ویژگی ماندگار حوزهها، دانش دینی است، فراگیری دانش از سوی او، همراه با پیمودن راههای سلوک و فرزانگی بود. وی سرانجام در قامت بلند دانشوری وارسته، برخوردار از تواناییهای ویژة علمی، گام در عرصة گستردة قرآنپژوهی نهاد. برآیند ویژگیهای علمی، اخلاقی و اجتماعی آیتا... معرفت، از او یگانهای در افق حوزههای دینی ساخت که توانست سرچشمة آفرینشهای علمی ژرف، نوگرا و ماندگار گردد.
کیست که امروز دستی در قرآنپژوهی داشته باشد و از دریای معرفت او کام خود را سیراب نکرده باشد یا خود را از دیدگاههای او بینیاز ببیند. نام قلمرو پهناوری به نام علوم قرآنی با یاد او در هم تنیده است.
استاد معرفت از یک سو ریشه در سنت کهن علمی ما داشت و در این زمینه مجتهدی برخوردار از روش، بینش و سازوکار اجتهاد مصطلح حوزوی بود و از دیگر سو، دانشوری نواندیش بود که نیازها و انتظارات نسل جوینده و پرسشگر روزگار خود را میشناخت و با چالشها، بداندیشیها و نگرشهای سطحی رایج هم، به گستردگی، آشنا بود. وی برای حل معماهای برخاسته از چالشهای نوین، چارهاندیش بود.
ویژگی برجسته دوران جدید نقدگرایی گسترده است و هنر بزرگ معرفت، به کارگیری نقد در اندیشه دینی بود.
نقد، نشان از مرحلة پویایی اندیشه و فرهنگ دارد و ایستایی و رکود با سرکوب و نفی نقد، همزاد است. او با ابراز فرخندة نقد، به اندیشة دینی معاصر، پویایی، غنا و ژرفا بخشید.
وی دانش انبوه خود را در زدودن غبار از چهره آموزههای دینی، به کار بست و لحظهای از اندیشهورزی، قلمزنی و سخنوری باز نایستاد. محافل گرم، علمی و روشنگرش، خاطرههای فراموشنشدنی دوستداران کاوشهای دینی و قرآنی را شکل بخشید.
رویکرد کلاننگر، روشمند، اندیشة پویا و زایندة او، به پیدایش انبوهی کتاب، مقاله و کنفرانس در زوایای گوناگون دینی، انجامید که اینک شماری از آن آثار متون آموزشی کانونهای عالی علمی را ویژه خود ساخته است.
رفتار اخلاقی و عملی استاد، که برآیند دانایی، دینورزی و دردمندی او بود، در برابر دوست و دشمن زبانزد بود.
وی چنان زیست که هرگز قلم و زبان خود را به ناسزا نیالود و بلندای شخصیت خویش را از بدخواهی و کینهتوزی، پیراسته داشت؛ رویکرد ایجابی و سازندهاش برای محیطهای فرهنگی و اجتماعی، امکان بهرهمندی بیشتری را فراهم ساخت.
معرفت، در جبهههای گوناگون، در مواجهه با کژاندیشان، متحجران و سطحینگران، استوار ایستاد و با اعتماد به نفس، زبردستی و ژرفاندیشی، آرمانهای دینی و فرهنگی خویش را پرداخت.
استاد معرفت، طلایهدار تقریب میان مذاهب اسلامی و پایند اصولی پایههای وحدت اسلامی و برخوردار از روحیة گفتوگو و تعامل در عرصه فرهنگ و دیانت بود، در همة آثار وی کمتر نشانی را از تندروی، شتابزدگی و پندارگرایی توان یافت، و از هر منبعی با چشمپوشی از گرایشهای فرقهای، بهره میجست.
انسجام اندیشه به او امکان میداد، اصول شناختهشدة خود را در تفسیر قرآن کریم، نفی پیرایهها و خرافههایی که در طول تاریخ بر قامت دیانت نشسته بود، با استواری، به کارگیرد.
میانهروی، وصف برجستهای است که میتوان در آثار نگاشتهشده و برخوردهای علمی و اجتماعی وی نمایان دید. در هیاهوی غلو، اغراق و پندارگرایی، علمزدگی، کژتابی و داوریهای شتابزده و موسمی، چهرة آرام خودورزی، حقیقتجویی و گریز از وازدگیهای روزگار ایشان را میتوان به نظاره نشست. همهجانبهنگرایی، به رسمیت شناختن اهمیت و جایگاه دانشهای گوناگون عقلی و نقلی، نظری و عملی را در گستردة بررسیهای موشکافانهاش به روشنی میتوان یافت. وی از هر دانشی که فرا گرفته بود چونان ادبیات، تاریخ، اصول فقه و علوم عقلی در فهم دین به ویژه قرآن، بهره میگرفت. بدین سبب فراتر از روشهای مرسوم، شیوهای ویژه داشت.
او به راستی، رادمرد معرفت، حقیقت، اصالت و عدالت بود و ستارهای فروزان در سپهر دین و دانش. وی نماد اندیشهورز دینی معتدل، نوگرا، سنتشناس و ریشهدار بود.
بیگمان با مجموعة اوصاف علمی و عملی که از او سراغ داریم، فقدانش، فاجعهای بزرگ و خلأای پرناشدنی است. گرچه در کار سرنوشت، دخالت نتوان کرد ولی زود بود که وی از میان ما رخت بربندد.
باشد که آثار جاودانش، سرچشمة جوشان و پایانناپذیری گردد که در آسمان تاریخ دیناندیشی و قرآنپژوهی، همچنان بدرخشد و جانهای تشنة معرفت را از پرتو تابناکش، سیراب سازد.